چه هدیه خوبی بود برای هفته دولت!
در حاشیه پخش برنامه غیرزنده میدان انقلاب از شبکه سه
ما ژورنالیستیم، خوب میدانیم که چطور میشود از دل یک مطلب بلند با کلی جمله قبل و بعد چطور یک تیتر جذاب بیرون بکشیم. تیتری که توجه مخاطب را به خود جلب کند و به دام مطلب بیفتد. اصلا هدف تیترزنی همین است؛ نه خواسته بیشتری از آن باید داشت و نه توقع حقیقتگویی. حالا فکر کنید کسی را وارد بحث کارشناسی کنیم که ادبیاتش، مبتنی بر همین تیترزنیهاست و ژورنالیستی حرف میزند. معلوم است که چه اتفاقی میافتد؛ تعداد زیادی از جملههای جذاب ولی بیپشتوانه که مخاطب را در عین جذابیت سردرگم میکند. نتیجهای هم برای یک بحث کارشناسی که نیاز به باز شدن موضوعات و تامل بیشتر دارد، به دست نمیدهد. اساسا با تیترهای ژورنالیستی نمیتوان/نباید بحث کارشناسی کرد. یکی تند و آتشین حرف میزند، حجم زیادی از گفتهها را (کاری نداریم با سند است یا بیسند) منتقل میکند و دیگری هنوز به یکی نپرداخته، باید جواب گزاره جدید را بدهد. تصور راضی شدن یا حتی رعایت عدالت رسانهای، در این گفتوگو، اشتباه است چون زمینههای ابتدایی دو طرف فرق میکند.
اما گویا چنین نکته سادهای را -به عمد یا سهو- برنامهساز «میدان انقلاب» نمیداند و یاسر جبرائیلی را که ذاتا یک ژورنالیست است تا کارشناس، روبهروی اکبر ترکان مینشاند که یک کارشناس است. از آن بدتر و بیقوراهتر اینکه چنین مواجههای را در آغاز هفته دولت انجام میدهد که معمولا فرصت چند روزهای است برای تحویل گرفتن دولت، همه دولتهای تاریخ جمهوری اسلامی ایران که حالا دوازدهمینش سال سختی را به دلیل تحریمها و محدودیتها از سر میگذراند. حالا همه اینها را بگذارید کنار مجری-سردبیر برنامه یعنی وحید یامینپور که سابقه طولایی در اظهارات جناحی دارد و البته همیشه آنتن رسانه ملی (یعنی متعلق به همه ملت و نه یک جناح خاص) را در اختیار دارد. نتیجه چیزی شد که همین دیشب در شبکه سه رخ داد. یک جمله به عنوان هدف برنامه درباره آینده دولت در این دو سال باقیمانده و یک بحث بیانتها، نامنصفانه و سردرگم درباره گذشته دولت. جالبتر اینکه این مناظرهنما درباره عملکرد دولت (در حالیکه به ظاهر، هدف برنامه نبوده) غیرزنده روی آنتن رفت و میشد زمان حرف زدن دو مهمان را عادلانهتر تقسیم کرد، رفتار مجری را درستتر هدایت کرد و… اما چه توقع؟ همین شبکه معزز، صبحها که خیلیها سرکارند، خوابند و خلاصه مخاطب تلویزیون نیستند، مدیران ردهبالای دولتی را به برنامهاش دعوت میکند تا بیلان کاری بالا رود برای منتِ «ارائه آنتن به دولت» و شبها که مخاطب گزینه دیگری برای تماشا ندارد و بالاخره کنترل در دست است، یک ژورنالیست جوان و جویای نام/مجلس را روبهروی یک مدیر بازنشسته آرام. در این معادله دنبال حقیقت و عدالت گشتن خندهدارترین کار دنیاست!