دوئل غیرمستقیم پناهیان و زائری
هر دو متولد دهه چهل، هر دو سخنور، هر دو بهروز و هر دو در این روزها؛ خبرساز
روحانیون متولد دهه چهل حالا قدری حرفهایتر و جدیتر وارد فضای مناسبات سیاسی شدهاند و هر کدام با استفاده از منابر و تکایا و فضای مجازی و رسانههای همسو در نقد و بررسی فضای موجود کشور متناسب با دیدگاه خود اظهار نظر میکنند؛ گاهی پرخاشگرانه، گاهی مهربان، گاهی منتقدانه و گاه کینهورزانه. دو نمونه از این روحانیون که این روزها میتوان گفت موازی و همپای هم و در دو جایگاه و دیدگاه متفاوت به عرض اندام پرداختهاند، یکی علیرضا پناهیان است و یکی محمدرضا زائری.
تحصیلات پناهیان و زائری
پناهیان در تحصیلات حوزوی خود شاگرد روحانیونی چون وحید خراسانی، سید محمود هاشمی شاهرودی و جوادی آملی بوده و در رشته روانشناسی هم مدرک دانشگاهی گرفته است. در مقابل زائری در حوزه علمیه تحصیلات خود را تا خارج سطح پیش برده است و دکترای علوم ادیان از دانشگاه قدیس یوسف بیروت، کارشناسی فقه و مبانی حقوق اسلامی از مدرسه عالی شهید مطهری، کارشناسی ارشد فلسفه و حکمت اسلامی از دانشگاه آزاد اسلامی و کارشناسی ارشد روابط اسلام و مسیحیت از دانشگاه قدیس یوسف بیروت دارد.
خبرسازیهای بیپایان
سخنرانیهای جنجالی علیرضا پناهیان در ایام ماه محرم و توییتها و پیامهای زائری در این روزها تمامی ندارند. دیروز لحظاتی قبل از اینکه محمدحسن ابوترابیفرد، امامجمعه موقت تهران در خطبه نماز جمعه گفت که «عاشورا جنگ بین دو اسلام است؛ اسلام یزیدی و اسلام دینمدار، اخلاقمدار، عزتمدار و در یک کلمه اسلام ناب محمدی و انقلابی»، سخنران قبل از خطبهها کسی نبود جز پناهیان که برای بار چندم در روزهای اخیر رئیسجمهوری را مینواخت. او گفت: «از رئیسجمهوری عجیب بود که در یک سخنرانی هم علیه دوقطبیسازی سخن میگوید هم یک دوقطبی را برای انتخابات آتی ایجاد میکند.»
چند روز پیش نیز علیرضا پناهیان با کلماتی که «توهینآمیز» توصیف شده، به نمایندگان انتقاد کرد که چرا با طرح «شفافیت آرا» مخالفت میکنند. او در سخنان خود با رد استدلالهای نمایندگان در رأیندادن به طرح «شفافیت آرا» گفت: «آی مجلس شورای اسلامی آدم باش! کی به شما حق داده شفاف رأی ندید! بگو که چه غلطی دارید میکنید؟! چی رو دارید از ملت پنهان میکنید؟!»
اما سخنان پناهیان درباره مجلس تنها اظهارات جنجالی او نبود. این واعظ در شب بعد به دولت و به طور مشخص حسن روحانی، رئیسجمهوری، تاخت. او رئیسجمهوری را با «فرعون» مقایسه کرده بود. او چندی پیش در مجلسی گفته بود که گناه زن در استفاده بد از زبان چند برابر گناه مردان است و در روایات مهمترین عامل ورود زنان به جهنم زبانشان دانسته شده است؛ نه حجابشان. او همچنین گفت: «انعطافپذیری شوهر نسبت به همسر خود ضروری است و در مقابل مردی که مطیع زن خود شود و از ترس از او فرمانبرداری کند، ملعون است و خود زن نیز از چنین مردی لذت نمیبرد.»
«احساس تکلیف کردهاید که با پول بیتالمال اکانتهای فیک بسازید و برای حفظ نظام به مردم فحش بدهید؟ اشکالی ندارد! اقلا به نیروهایتان بیاموزید که با عکس خانم فحشهای مردانه ندهند! به آنها بگویید که زبان هم جنسیت دارد و اگر قرار است خودشان را زن جا بزنند، ادبیاتشان هم باید زنانه باشد!»
به دنبال اقناع نسل جوان
در مقابل اما میتوان به آخرین صحبتها و کامنتهای محمدرضا زائری اشاره داشت. او در آخرین شب مراسم سخنرانی و عزاداری در انجمن اندیشه و قلم با اشاره به گسترش ابزارهای ارتباطاتی در عصر کنونی گفته است: «وقتی آخرین فرآوردههای فرهنگی دنیا به لحظه در اختیار جوانان ما قرار میگیرد، دیگر ادبیات سنتی و محفلی برای اقناع آنان کافی نیست و باید از ادبیات انسانی و جهانشمول بهره برد و ادبیات سیدالشهداء در عاشورا هم این گونه بود.»
یا میتوان به توییت محمدرضا زائری در خصوص فحاشیهای فضای مجازی اشاره کرد که میگوید: «احساس تکلیف کردهاید که با پول بیتالمال اکانتهای فیک بسازید و برای حفظ نظام به مردم فحش بدهید؟ اشکالی ندارد! اقلا به نیروهایتان بیاموزید که با عکس خانم فحشهای مردانه ندهند! به آنها بگویید که زبان هم جنسیت دارد و اگر قرار است خودشان را زن جا بزنند، ادبیاتشان هم باید زنانه باشد!»
او این روزها در توییتی نوشته است: «حق وقتی حق است که مورد تأیید واحد مرکزی خبر صداوسیما و امامجمعه شهر و دبیرخانه مجلس خبرگان و برادران سپاه باشد، باطل هم هر چیزی است که شبکه بیبیسی فارسی و من و تو یا رادیوفردا و صدای آمریکا از آن حرف میزنند؟ دین ما این نیست!»پیش از این زائری در مورد خودسوزی سحر هم نوشته بود: «اگر كسی از درد و بيپناهی مردم بگويد، بازی رسانهای دشمن را خورده؟ بايد سكوت كنيم تا روز به روز فاصله مردم و روحانيت بيشتر شود؟ بايد بياعتنا باشيم تا روز به روز شكاف بين مردم و حاكميت بيشتر شود؟ ساكت باشيم؛ چون میخواهيم متانت علمایی و آخوندی خود را حفظ كنيم؟ با صدای بلند اعلام ميكنم كه من سواد رسانهای ندارم! ولی اينقدر میفهمم كه حاكميت دینی نسبت به يكايك شهروندان خود مسئول است، از كودكي تا کهنسالی! نمیتواند به بهانههای مسخرهای مثل اين كه قرص میخورده يا اختلال داشته نسبت به نابودیشان بیتفاوت باشد! اگر دختر يا خواهر خودتان بود، همينطور با بیاعتنایی قضاوت میكرديد يا حرف میزديد؟ نمیپرسيد كه از کودکی تا جوانیاش ما چه كردهايم؟ صداوسیمای ما، آموزش و پرورش ما، استانداری و شهرداری ما، ارشاد و سازمان تبليغات ما كجا بودند كه به اين جا رسيد؟ آيا نمیپرسيد كه وقتی برای كسی پرونده قضائی تشكيل ميشود چه بر او میگذرد؟ چقدر حقوق انسانی و كرامت الهی او مراعات میشود؟ آيا فكر میكنيد به همين راحتی میشود سر و ته قضيه را جمع كرد كه خط تبلیغاتی دشمن است پس همه ساكت شويم و حرفی نزنيم؟»
بنام خدا
جهت آگاهی مردم همه جا فرستاده می شود ، که امر به معروف و نهی از منکر شده باشد….که در این راه کشته شدن، شهادت است…
خلبان رزمنده ی باز نشسته که 2 کلاهبردار تازه وکیل شده ، با کمک قاضی ی شعبه […]، خانه اش را از چنگش در آوردنند!!!…و هیچ کجا جوابگویی نیست! […]
شب عاشورا امام حسین رو به یاران خود کرد و گفت هر که دینی دارد (حق الناس که در ایران بدهکار آن زیاد است) برگردد که اگرفردا کشته شود ، شهید راه خدا محسوب نمی شود !……
اگر خدا حساب و کتابی داشته باشد، تمام آن کسانی که به نوعی پنهان کاری و کمکاری کرده (عمدا یا سهوا) باشند و بقیه سکوت کنند، همه شریک جرم بوده، مواخذه و عذاب میشن…