از بازار شبانه غرب و جنوب‌غرب تهران خبر دارید؟

شهروندآنلاین گزارش می‌دهد؛ کارهایی که با غروب آفتاب تازه شروع می‌شود

بازارچه شبانه پایانه آزادی و سه راه آذری این روزها شلوغ‌تر و پرهمهمه‌تر از همیشه است. بازارچه‌ای که حالا ‏هم دستفروش‌هایش زیادتر شده و هم مشتری‌هایش. دستفروش‌هایی که می‌گویند تا همین چند وقت پیش مغازه‌دار بوده‌اند و حالا ‏از پس اجاره‌های سنگین املاک تجاری تهران برنمی‌آیند و مشتری‌هایی که می‌گویند قدرت خریدشان پایین‌تر آمده و برای تأمین ‏بسیاری از نیازهایشان به بساط دستفروش‌ها روی آورده‌اند. ‏

دستفروش‌ها درست در همان ساعت‌هایی می‌آیند که مغازه‌دار‌ها کرکره‌هایشان را پایین می‌کشند. در سیاهی شب دستفروش‌های مختلفی را می‌توان دید که در کنار هم با مسالمت کار می‌کنند. از شیر مرغ تا جان آدمیزاد همه چیز در این بازارچه پیدا می‌‏شود، اما خبری از مغازه و ویترین‌های لوکس نیست. یکی پیراهن‌های مردانه را با سلیقه و به تناسب رنگ‌آمیزی کنار هم چیده ‏و در کنارش اسباب‌بازی فروشی را می‌بینید که گران‌ترین جنسش چند تا عروسک 130‌هزار تومانی است، اما کنار اسباب‌بازی ‏فروش‌ها، لباس‌های بچگانه خود را به رخ عابران می‌کشند و در آن میان بساط‌های در هم تنیده پابندها، دستبندها، زنجیرها و ‏گوشواره‌های بدلی هم مشتری‌های مخصوص خود را دارند. ‏‎ ‎اول صبح که از پله‌های متروی آزادی بالا بیایی خبری از دستفروش‌ها نیست. به جز چند پیرمرد که سیم و سوکت و هدفون می‌فروشند، هیچ دستفروش دیگری را نمی‌بینی. می‌گویند که تک‌و‏توک دستفروش‌ها از ساعت 3 به بعد می‌آیند و بیشترشان در ساعات پایانی غروب به بعد بساط می‌کنند و معمولا تا پاسی از ‏ شب در آن‌جا حضور دارند. ‏

دستفروش‌هایی که غربال شدند ‏

دستفروشی هم قانون و ضوابط خودش را دارد؛ قانون نانوشته‌ای که تنها دستفروش‌ها از آن باخبرند و بی‌هیچ ضابطه‌ای پایبند به ‏اجرایی‌کردن آن‌اند. این‌جا راسته دستفروشانی است که می‌گویند یک‌ سالی است، ساماندهی شده‌اند. آن‌گونه که مدیریت این بازارچه ‏می‌گوید پارسال چیزی حدود ‌هزار دستفروش هر روز در وسط پایانه بساط پهن می‌کردند، اما حالا تنها 300 دستفروش در ‏انتهای پایانه تقریبا روبه‌روی مسجد غرفه دارند. غرفه که نه، یک زیرانداز یا کارتنی که لباس‌های خود را روی آن پهن کرده و ‏دیوارهایشان را با تورهایی از غرفه کناری جدا کرده‌اند. گوشی‌فروش‌ها و بدلیجات و فروشندگان لوازم دیجیتال هم چرخ‌های چوبی ‏بساط کردند تا مبادا له شدن اجناس‌شان زیر پای خریداران، سود یک روز کسب و کارشان را به باد ندهد. ‏

گوشی‌های فیک «های کپی» در بساط دستفروشان شب

امیری که در همان راسته اول غرفه دارد، به شهروندآنلاین می‌گوید: «حدود 10‌سال پیش که از شهرستان به تهران آمدم جلوی در ‏مترو آزادی تیشرت مردانه می‌فروختم. آن زمان هر تیشرت را 4‌هزار تومان می‌خریدم و 5‌هزار تومان می‌فروختم. ‏او حالا اما فروشنده گوشی‌های فیک یا به قول خودش «های کپی» است. فیک گوشی 7‏A‏ سامسونگ را 950‌هزار تومان می‌‏فروشد و گوشی‌های 1100 را حدودا 100‌هزار تومان. البته این‌جا خبری از گارانتی نیست و به گفته امیری هیچ یک از گوشی‌ها ‏گارانتی و خدمات پس از فروش ندارند.»

او ادامه می‌دهد: «برخی از مدل‌های گوشی ما اصلش در بازار 8‌میلیون تومان قیمت دارد، ‏اما ما فیک آن را یک‌میلیون می‌فروشیم. کسی نباید انتظار داشته باشد که این گوشی به اندازه مدل اصلش کارایی داشته باشد.» ‏یکی از کسانی که در کانکس مدیریت انتهای بازارچه نشسته است به شهروندآنلاین می‌گوید: «جنس‌هایی که این‌جا فروخته می‌شود هیچ ‏تضمینی برایشان وجود ندارد و اگر خریدار و فروشنده به صورت مسالمت‌آمیز مشکل خود را حل نکنند کار به شکایت و کلانتری ‏می‌کشد.» به گفته او، مسئولان این بازارچه مسئولیتی در قبال کیفیت و قیمت اجناس ندارند. ‏

اجاره دو متر جا 20‌میلیون تومان

حدود 7 سالی است که با بوی آسفالت و اگزوز خودرو‌ها آشناست. «محمد» ٣٢‌‌سال دارد و می‌گوید 7‌سال است که در این ‏پایانه دستفروشی می‌کند. از کیفیت شلوارهای جینش تعریف می‌کند و ادامه می‌دهد: «جنسی را که من این‌جا 85‌هزار تومان می‌‏فروشم در خیابان ولیعصر 150‌هزار تومان هم نمی‌دهند.» ‏

در رابطه با وضع دخلش می‌گوید: «من از درآمد در این‌جا راضی هستم. یک روز ممکن است 500‌هزار تومان سود کنم و یک روز ‏هم کل دخلم 50‌هزار تومان نمی‌شود. با این وجود راضی‌ام. حتی حاضرم یک غرفه دیگر را هم به دوبرابر قیمت اجاره ‏کنم، اما متاسفانه دیگر این‌جا غرفه‌ای وجود ندارد.» او می‌گوید: «پارسال شب عید دو متر جا را در وسط میدان 15 تا 20‌میلیون ‏تومان می‌فروختند. این‌جا روزی 10‌هزار تومان اجاره می‌دهیم که در مقابل درآمدی که اسفند می‌توانیم کسب کنیم، چیزی ‏نیست.» ‏

جایی دیگر برای اجاره نیست ‏

اگر جزو آن دسته از کسانی هستید که می‌خواهید جایی را برای پهن کردن بساط دستفروشی خود پیدا کنید، باید بدانید که در ‏این پایانه جایی برای دستفروش‌های جدید نیست. مسئولان این بازارچه می‌گویند: «تنها کسانی که سابقه بالای 5‌سال ‏فعالیت را در این پایانه دارند، در این بازارچه ساماندهی شده‌اند. حتی برای حدود 20 نفر از آنها جایی وجود نداشت و نتوانستیم ‏غرفه‌ای برایشان در نظر بگیریم.» به گفته او، اگر کسی خواهان اجاره غرفه در اینجاست باید به شهرداری منطقه 5 برود و ‏درخواست خود را آن‌جا ارایه بدهد تا اگر قرار شد ظرفیت بازارچه اضافه شود، غرفه‌ای به او اختصاص داده شود. ‏

غرفه رایگان برای انتهای بازارچه ‏

بساط شهناز از همه دورتر است. او که به گفته خودش بیش از 5‌سال است که در میان دستفروشان این پایانه بساط پهن می‌‏کند، از بدشانسی غرفه مناسبی گیرش نیامده است. در آخرین غرفه بازارچه لباس‌های بچه‌گانه‌ پهن کرده و توضیح می‌دهد ‏که بیشتر آنها اجناس‌شان را از بازار تهیه می‌کنند و با کمی سود می‌فروشند تا چرخ زندگی‌شان بچرخد. تنوع لباس‌هایش به 20 تا هم ‏نمی‌رسد. وی ادامه می‌دهد: «پاخور این‌جا به قدری بد است که شهرداری اجاره‌ای از من نمی‌گیرد. وسط پایانه که بودم روزی ‏‏800‌هزار تومان جنس می‌فروختم که حدود 15‌درصد آن یعنی تقریبا 120‌هزار تومانش سود بود. اما حالا روزی 200‌هزار ‏تومان هم به زور می‌فروشم که سود آن می‌شود روزی 30‌هزار تومان.»

هوا دیگر سرد شده و بخاری که از قابلمه آش زهرا بلند می‌شود، حسابی وسوسه‌انگیز است. کنار جدول‌های بازارچه نشسته و ‏می‌گوید که غذاهایم را روزانه می‌پزم. برخلاف دیگر کسبه این بازارچه هوا که سرد می‌شود فروشش چند برابر می‌شود. فاطمه ‏چند سالی می‌شود که در پایانه آزادی دستفروشی می‌کند، اما می‌گوید:«از سر ناچاری بساط فروش غذا پهن می‌کنم. همه مواد ‏خوراکی چند برابر شده، اما ناچارم یک کاسه‌ آش را به همان قیمت پارسال یعنی 5‌هزار تومان بفروشم. اگر گران‌تر بفروشم ‏مشتریانم کمتر می‌شوند.»‏

 


مغازه‌دارها دستفروش شدند

ساماندهی دستفروش‌ها از نخستین وعده‌های پیروز حناچی سکاندار ساختمان بهشت بود. نایب‌رئیس اتاق اصناف معتقد است تعداد دستفروش‌ها طی یک‌سال گذشته چند ‏برابر شده و حتی برخی از مغازه‌دارها که از پس اجاره‌های خود برنمی‌آیند، حالا دستفروش شده‌اند، او می‌گوید: «در فضای فعلی ‏اقتصاد ایران، کمتر شغلی را می‌توان با حدود 10‌میلیون تومان راه‌اندازی کرد، به همین دلیل است که تعداد دستفروشان تا این اندازه ‏در بازار ایران بالاست‎.»
بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد که قیمت اجناسی که در بساط دستفروشان عرضه می‌شود ‏چندان فرقی با واحدهای صنفی ندارد و به همین دلیل سود تقریبا مناسبی از این فعالیت کسب می‌کنند. به گفته او، براساس ماده 16 قانون کسب و کار کمیته‌ای زیر نظر شهرداری برای ساماندهی دستفروشان تشکیل شده است، اما تاکنون ‏کاری در این رابطه انجام نشده است. او با اشاره به این‌که در بسیاری از پایانه‌های اتوبوسرانی اجاره مغازه‌ها کاملا سلیقه‌ای ‏انتخاب می‌شود و هیچ معیار مشخصی در این رابطه وجود ندارد، ادامه می‌دهد: «اگر کسی از کیفیت جنس راضی نباشد، نمی‌‏داند که به کجا باید شکایت کند و هیچ‌کسی در رابطه با عملکرد آنها پاسخگو نیست.»

او با بیان این‌که دستفروشی یک عارضه و آسیب شدید اقتصادی و اجتماعی است، ادامه داد: «دستفروشی مشکل ریشه‌داری است ‏که حل آن نیازمند زمان است و باید برای این شرایط فکری اساسی کنیم. در شرایطی که همه می‌دانیم دستفروشی یک آسیب جدی ‏در حوزه اقتصاد کلان به شمار می‌رود، اما باید بگویم که در عین‌ حال امکان برچیدن بساط دستفروشان از اقتصاد ایران وجود ‏ندارد، چراکه رابطه مستقیمی بین معیشت خانوار با این بخش وجود دارد.‏»

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.